معمولا ما عادت داریم در سازمان‌ها، وقتی برنامه‌ریزی انجام می‌دهیم ، شروع می‌کنیم براساس یک هدف مشخص، از ابتدا تا انتهای یک کار رو مشخص کردن. اما وقتی در دنیای واقعی وارد می‌شویم ،به دلیل مواجه شدن با تغییرات زیاد در شرایط، می‌بینیم اون برنامه‌ها به درستی پیش نمی‌رود و این باعث می‌شود، خودمون و سیستممون احساس شکست کنیم.

اما رویکرد چابک ، رویکردی هست که کمک می‌کند که متناسب با تغییرات بتوانیم برنامه‌‌ریزی‌های خودمون رو بروز کنیم.

در این برنامه ما با دو تا موضوع جالب روبرو شدیم . گروه‌ها که هم برنامه‌ریزی سنتی رو برای ساخت مکعب‌ها تجربه کردند و هم برنامه‌ریزی چابک رو ، و دیدن که دقیقا تفاوت این دوتا چی هست.

چابک بودن به معنی این نیست که مدام ما برنامه‌هامون رو عوض کنیم بلکه به این معناست که از هر تجربه‌ای بیاموزیم و بعد از این آموخته رو به عملکردهای بعدیمون در دوره‌های کوتاه مدت منتقل کنیم.

ما نمی‌تونیم همانند گذشته یک برنامه را از صفر تا صد برای بلندمدت مشخص کنیم ؛ در اکثر برنامه‌ها این روش امکانپذیر نیست.
ما با این بازی کاملا متوجه شدیم که ممکنه در اون برنامه‌های بلندمدت و برنامه‌ریزی اولیه و ندیدن تغییرات آتی ، یک اشتباه را تا آخر برنامه پیش ببریم و هیچگاه متوجه نشیم که کجای برنامه‌‌ریزی انجام شده اشتباه بوده است.
ولی در برنامه‌ربزی چابک چون ما مدام بررسی می‌کنیم که مسیر را چگونه طی کردیم ، باعث می‌شود که مدام رو به بهبود رفته و با تغییرات خودمون رو تطبیق دهیم.
‌

سرفصلها:

• تفاوت برنامه ریزی سنتی و چابک
• تطابق با دنیای پیچیده ووکا