تا به حال به تنوع و برابری نیروهای کار در سازمان فکر کردهاید؟ چند درصد از کارمندهای شما زن هستند؟ آیا کارکردن در سازمانی منصف و عادل برای شما مهم است؟ اینها مباحثی هستند که در زیرمجموعهی تنوع، برابری و شمولیت در سازمان بحث میشوند. در این مقاله دربارهی این مفاهیم صحبت میکنیم و برای اجراییکردن آن از مدیریت دانش کمک میگیریم.
تنوع، برابری و شمولیت در سازمان چیست؟
وقتی رفتار منصفانهای در سازمان وجود داشته باشد و همه نیروها و اعضا فارغ از تفاوت های فردی، شخصیتی، جنسیتی، قومیت و … در محل کار مشارکت داشته باشند، میتوانیم بگوییم مفهوم تنوع، برابری و شمولیت (Diversity Equity, and Inclusion یا DEI) در سازمان رعایت میشود. برای رعایت اصل تنوع باید نژاد، قومیت، جنسیت، هویت جنسی، گرایش جنسی، سن، موقعیت اجتماعی، اقتصادی و مذهبی را درنظر بگیرید و از گروههای مختلف در سازمان استفاده کنید. اصل برابری به اقدامات، فرایندها و برنامههای منصفانه میپردازد تا همه احساس کنند مزایای یکسانی دارند. برای رعایت برابری باید مطمئن شوید که فرصتهای برابر در سازمان وجود دارد و هیچکس مورد تبعیض قرار نمیگیرد. شمولیت در سازمان هم تمرین احساس پذیرش و ارزشمندی است. یعنی افراد را با تفاوتهایشان بپذیریم و برای آنها ارزش قائل شویم. استخدام افراد مختلف با پیشزمینههای گوناگون، ایجاد سیستمی برای حل مشکلات و شنیدن نظرهای مختلف از جمله فعالیتهای سازمانی در راستای شمولیت هستند.
مدیریت دانش چیست؟
مدیریت دانش به معنای کشف، جمعآوری و استفاده از دانش فنی سازمانی است. هدف از اجرای برنامههای مدیریت دانش در سازمان بهبود فرایندها و آموزش اثربخش کارکنان است. به گونهای که تجارب، آموزهها و دستاوردها در سازمان به صورت بهینه جمع آوری شده و افراد بتوانند از این دانش برخوردار شوند. برای مثال وقتی در سازمان دورهای برگزار می شود، اشتباهی رخ می دهد و یا کسی چیزی در حین کار می آموزد، ثبت شده و در موارد مشابه افراد می توانند از آن بهره مند شوند.
نقش مدیریت دانش در تنوع، برابری و شمولیت
شاید با خودتان بگویید که مدیریت دانش با این سه مفهوم چه ارتباطی دارد؟ اما کافی است به روند اجرای کارها در سازمانهای مدرن و ارتباط کارکنان نگاهی بیاندازید. امروزه، کارمندها بیشتر وقتشان را آنلاین و دور از محیط کار هستند و از فرایندها و ابزارهای دیجیتال برای انتقال دانش استفاده میکنند؛ بنابراین بخش زیادی از تجربههای کارکنان در محیط دیجیتال رخ میدهد و تنوع، برابری و شمولیت هم باید در این محیط وجود داشته باشد. در محیطهای کاری دیجیتال، معمولا سیاستها و خط مشیهایی تعریف میشود. گذاشتن عکس پروفایل در پلتفرم رسمی سازمان یا پیداکردن منتورهای سازمانی برای نیروهای جدید از جمله این سیاستها هستند. شاید تصور کنید که این قوانین دستوپاگیر هستند و نابرابریها را تقویت میکنند، اما تحقیقات نشان میدهند برنامهی مدیریت دانش، اطلاعات و دانش را از گروههای متنوع دریافت میکند و دسترسی برابر به اطلاعات را تقویت میکند. با اجرای برنامهی مدیریت دانش، فرصتهای همکاری بیشتر میشود و متخصصها میتوانند گامهای موفقتری برای پیشبرد اهداف برابری در سازمان بردارند.
مدیریت دانش به مدیرها در ساخت محیط کاری امن و برابر کمک میکند؛ بنابراین کارکنان میتوانند با احساس امنیت و آرامش نظرها و اطلاعاتشان را بقیه کارکنان به اشتراک بگذارند. برای اینکه تنوع، برابری و شمولیت را در برنامهی مدیریت دانش سازمان بگنجانید، باید با مراحل زیر شروع کنید.
- گفتوگو با ذینفعان سازمان برای پیداکردن مشکلات و راهحلهای احتمالی
- ایجاد صریحانهی اصول برابری و شمولیت در استراتژی مدیریت دانش
- مشارکت با سایر گروهها برای تمرکز روی اهداف مشابه و اطمینان از همسویی
چگونه با مدیریت دانش، تنوع، برابری و شمولیت را در سازمان اجرا کنید؟
با درنظرگرفتن چهار نکتهی زیر میتوانید شرایط برابری را در سازمان ایجاد کنید و تنوع و شمولیت را در سازمان بگنجانید.
1. طبق ارزشهای اصلی پیش بروید
یکی از بزرگترین مشکلات تنوع، برابری و شمولیت (DEI) یا مدیریت دانش در سازمان، درگیرکردن بخشهای مختلف کسبوکار در این برنامه است. طبق نظرسنجیها و تحقیقاتی که درمورد برنامههای مدیریت دانش و DEI انجام شده است، بیشتر مدیرها و کارکنان معتقدند که اجرای این برنامهها و ابتکارات در سازمان باید همراستا با چشمانداز و استراتژیهای سازمان باشد. به طوریکه ارزشها، اهداف و استراتژی ها برای همه شفاف باشد، نه اینکه گروه خاصی فقط در جریان باشند و همگان به اطلاعات دسترسی یکسانی داشته باشند. برای مثال سازمان تدریس برای آمریکا، ارزش آن در دسترس قرار دادن آموزش برای همه است. در این راستا از مدیریت دانش برای ایجاد برابری استفاده کرد. لذا افراد با بیان تجربههای خود در قالب داستان برای اعضای سازمان، مدیرها، حامیان و دانشآموزها به نحوی به اجرای ماموریتهای سازمان کمک میکردند. تیم مدیریت دانش سازمان باید فعالیتهای متنوع را شناسایی و مدیریت میکرد تا بفهمد کجا اطلاعات و دانش در دسترس همه افراد نیست. ارائهی اطلاعات در شکلهای مختلف مثل ویدئو، مقاله و فایل اسلایدی از جمله راهکارهایی برای اجرای برابر مدیریت دانش است. «مدیریت دانش فقط انتقال دانش به اعضا و بخشهای مختلف سازمان نیست، بلکه اجرای برابری و انصاف در سازمان است. با برنامهریزی و مدیریت دانش فرهنگی فراگیر در سازمان شکل میگیرد.»
2. انصاف و شمولیت را از جنبههای مختلف بررسی کنید
استخدام افراد با نژادها و قومیتهای مختلف در سازمان نمونهای از اجرای عدالت اجتماعی در سازمان است. اما باید برابری و شمولیت را از جنبههای مختلفی بررسی کنید و زاویه دیدتان را گسترش بدهید. بسیاری از گروهها و کارکنان در فضای حرفهای و سازمانی صدایی ندارند. مثلا شرکتها برای استخدام کارمندهای دارای معلولیت چه راهکاری دارند؟ آیا سازمانها در اجرای برنامههای انتقال دانش کارمندهای دورکار را هم درنظر میگیرند؟ برای اینکه برنامهی مدیریت دانش فراگیر باشد، باید مطمئن باشید که همه کارکنان و اعضای سازمان به اطلاعات و دانش سازمانی دسترسی دارند و میتوانند از آن استفاده کنند. مثلا، سازمان بینالمللی Oxfam در پلتفرم دیجیتالی خودش سعی میکند در ارائهی خدمات محل زندگی افراد را درنظر نگیرد و به همه افراد زیرمجموعهی خیریهی بینالمللی آکسفام کمک کند. ارائهی ترجمه مطالب سایت و توضیح اصطلاحها و عبارتهای اختصاصی از دیگر قابلیتهای پلتفرم آکسفام برای کاربرانش است تا فهم مطلب را برای همه آسان کند. با این کار اطلاعات و خدمات آکسفام بهطور یکسان در دسترس همه قرار میگیرد.
3. امنیت روانی را تقویت کنید
ممکن است در سازمانی، همهی کارکنان به فرصتهای اشتراک دانش دسترسی داشته باشند، ولی برای صحبتکردن و نظردادن راحت نباشند. افرادی که آسیبپذیر، درونگرا یا حساس هستند، معمولا در چنین موقعیتهایی قرار میگیرند. همچنین، گاهی اوقات، کارکنان تمایلی ندارند دربارهی پروژههای شکستخورده صحبت کنند. تشویق کارکنان به صحبت دربارهی اشتباهها و شکستها در زمرهی برنامههای مدیریت دانش قرار میگیرد. برای اینکه اصل شمولیت را در سازمان اجرا کنید، باید در راستای تقویت امنیت روانی برای همه کارکنان قدم بردارید و برنامههای مدیریت دانش را هم در همین مسیر طراحی کنید. فراموش نکنید که کارکنان باید در بیان نظرهای متفاوت پروژههای تمامنشده و لحظههای یادگیری آزاد باشند و ترس از قضاوتشدن نداشته باشند.
4. به کارکنان بابت کمککردن و توانمندکردن دیگران پاداش دهید
گاهی اوقات در بحث شکلگیری فرهنگ سازمانی، کارکنان و اعضای سازمان تاثیر فعالیتها و مشوقها را نادیده میگیرند. اگر مدیرها میخواهند پذیرش نظرهای مختلف و و دسترسی برابر به اطلاعات را ترویج کنند، باید این مفاهیم را در خودشان هم تقویت کنند. در واقع، به عنوان یک مدیر بهتر است این سوال را از خودتان بپرسید که چقدر میتوانید بقیه اعضای تیم و سازمان را توانمند کرده و آنها را همراهی کنید؟ با استفاده از برنامههای مدیریت دانش میتوانید طرحهای گیمیفیکیشن، برنامههای تشکر و جوایز را در سازمان اجرا کرده و از همکاران، کارکنان، مشاورها و مشتریها تشکر کنید؛ اما بهترین راهکار، اضافهکردن برنامههای اشتراک دانش به سیستم مدیریت عملکرد است.
سخن آخر
ترکیب مدیریت دانش و مفاهیم DEI یا تنوع، برابری و شمول جنبشی تازه است که در بعضی از سازمانها اجرا میشود. شرکتهایی که این سیستم را اجرایی کردهاند، اولین سازمانهایی هستند که تاثیرگذاری مدیریت دانش در برابری و شمولیت را درک میکنند. اگر شما هم میخواهید به این سازمانها بپیوندید، باید بدانید که اصلاحات و تغییر یکشبه رخ نمیدهند. بهعلاوه، بهتر است این نکته را هم درنظر بگیرید که تمرینکردن مدیریت دانش در سازمان چه تاثیری روی گروههای مختلف میگذارد. سعی کنید در مسیر اجراییکردن مدیریت دانش و برابری آگاهی ایجاد کرده و راهحلهای احتمالی را بررسی کنید. در صورتیکه برای اصلاح مدیریت دانش در سازمان یا اجرای تنوع، برابری و شمولیت در سازمان به کمک احتیاج دارید، میتوانید روی خدمات مشاورهی ما حساب کنید.
منبع: apqc.org